امسال در اکران نوروزی سینماها، فیلم «رحمان ۱۴۰۰» به کارگردانی منوچهر هادی و تهیهکنندگی علی سرتیپی که به قدرت بلامنازع اکران در سینماهای ایران در پنج، ۶ سال گذشته تبدیل شده، چنان سهم قابل توجهی از گیشهها را بهدست آورد که همه شوکه شدند.
هنر دیلی: «رحمان ۱۴۰۰» به لحاظ ارزشهای سینمایی تقریبا درحد صفر بود و البته صحنههای هنجارشکن جنسی و اجتماعی آن بهقدری زیاد بودند که این فیلم را بدون مبالغه میشد در ۴۰ سال اخیر بیسابقه دانست و حتی اگر از آثاری مثل «محلل» و «نقص فنی» در قبل از انقلاب صرفنظر کنیم، این فیلم با این حجم از ساختارشکنیهای اخلاقی در تاریخ سینمای ایران هم بیسابقه است. این درحالی است که فیلمی مثل «تختی» در همین فصل و همزمان با «رحمان ۱۴۰۰» اکران شده و در قعر جدول فروش قرار گرفته است. همین قضیه باعث ایجاد نگرانیهایی بین دغدغهمندان فرهنگی کشور شد و بازتابهایی پیدا کرد.
پیش از این هم وقتی درسال گذشته «هزارپا» رکورد فروش سینمای ایران را شکست و «رگ خواب» ساخته حمید نعمتالله فروش بسیار کمی داشت، همین دست نگرانیها ایجاد شده بودند. در خانه هنرمندان ایران نشستی باعنوان «ابتذال در سینمای ایران» برگزار شد که تعدادی از کارشناسان و اهالی سینما از جمله خود حمید نعمتالله در آن حضور داشتند، اما عمده این بحثها بهجایی نمیرسید چون شرکتکنندگان، خیلی راحت حکم میدادند که «خب لابد سطح فرهنگ مردم ما پایین آمده است که به این روز افتادهایم» و هیچکس به توزیع ناعادلانه کالاهای فرهنگی و حذف و منفعلکردن طیف دیگری از مخاطبان که اگر در صحنه بودند، اجازه نمیدادند «هزارپا» عنوان پرفروشترین را بهراحتی کسب کند، توجه نکرده و همچنان نمیکند.
مردم ایران چنان بیفرهنگ نشدهاند که فیلم «رحمان ۱۴۰۰» ایدهآلترین فیلمشان باشد اما مخاطبان فهیمتر سینما از صحنه و بهعبارتی از آمارها حذف شدهاند و نه فیلمی برایشان ساخته میشود نه اگر احیانا چنین فیلمی ساخته شد، در اکران سهم قابلتوجهی خواهد داشت. در دهه ۶۰، فیلمها براساس درجهبندی کیفی بود که سهمی از اکران پیدا میکردند. درکنار اقداماتی از قبیل ساختن سالن سینما در شهرستانها و نقاط جنوبشهر البته تولید فیلمهایی که مناسب احوال طیفهای دیگری از جامعه ایران باشد، درجهبندی کیفی فیلمها هم میتوانست کمر غول مافیا در سینمای ایران را خم کند. درباره درجهبندی کیفی و سنی فیلمها با سه نفر از اعضای شورای پروانه نمایش فیلم در سازمان سینمایی گفتوگو کردیم و تلاش برای شنیدن نظرات سایر اعضای شورا از طرف ما بینتیجه بود.
یک نکته جالب توجه در این گفتوگوها که بهصورت اقتراح انجام شده و سوالات یکسان را در برابر افراد مختلف قرار داده، این است که تمام آنها مبتذل بودن «رحمان ۱۴۰۰» را بهعنوان یک پیشفرض پذیرفتهاند و نکته جالبتر اینجاست که همه آنها میگویند خودشان حاضر نیستند بههمراه خانوادهشان چنین فیلمی را تماشا کنند.
حسین کرمی رئیس مرکز نمایشی سیما، حسن خجسته معاون سابق صدا در رسانه ملی و رئیس اتحادیه رادیو تلویزیونی آسیا-اقیانوسیه درحال حاضر، محمدعلی حسیننژاد جامعهشناس که پیش از این در صداوسیما، بنیاد سینمایی فارابی و معاونت سینمایی حوزه هنری فعالیت داشت و فیلمنامه «برادههای خورشید» را هم در سال ۱۳۷۴ نوشته است، افرادی هستند که از میان اعضای شورای پروانه نمایش، درباره اکران نوروز ۹۸ و غوغای ابتذال و لزوم و چگونگی برخورد با چنین پدیدهای با آنها گفتوگو شده است.
آیا اجرای درجهبندی کیفی را درحال حاضر و با امکاناتی که در کشور داریم، امکانپذیر میدانید؟
محمدعلی حسیننژاد
من نمیدانم که اگر یک درجهبندی بخواهد صورت گیرد، تحت یک برنامه جامع است یا فقط درجهبندی فیلمها را شامل میشود. چون درجهبندی فیلمها درصورتی میتواند موفق باشد که ذیل یک برنامه جامع قرار گیرد. برنامهای که حواشی و برنامههای پشتیبان آن و ترویج مفاهیم مربوط به هر قضیه را هم شامل بشود و زمینهسازی وسیعی برای ذهن مخاطبان سینما صورت بدهد.
حسن خجسته
این وظیفه شورای نظارت و ارزشیابی است که چنین کاری انجام دهد، اما فکر نکنید که اجرای آن ساده است. ملاکهایی که برای این درجهبندی باید استفاده شود، مهم است. در بعضی کشورها این ملاکها را نهادهای غیردولتی تعیین میکنند. یعنی این یک نوع رگلاتوری توزیع شده است. اما در بعضی جاهای دیگر این کار را نهادهای دولتی انجام میدهند. بعضی جاها هم این نظارت ترکیبی است و نهادهای دولتی و صنفی با هم این کار را میکنند مثلا خانه سینما و سازمان سینمایی میتوانند این کار را انجام دهند. هنوز در کشور ما به یک مدل متناسب با خودش نرسیده که نتوانسته چنین چیزی را پیاده کند.
حسین کرمی
من تصورم این است که این سیستم در وزارت ارشاد بیسابقه نبوده و قبلا انجام شده؛ منتها تحت یک سری شرایطی از آن عبور کردهاند. حالا هم اگر دوباره قرار بر بازگشت به همان روال باشد، درحقیقت ارشاد کار بیسابقهای نکرده و تجربهاش در همان مجموعه وجود دارد و هم بدنه اجرایی ارشاد و هم ترکیب شوراهای آن به شکلی هستند که بشود توسط آنها چنین برنامهای را پیاده کرد. بهنظرم این قضیه کار ارشاد را آسانتر میکند و اجرای آن هم برنامه پیچیدهای نیست.
آیا با درجهبندی کیفی فیلمها موافق هستید؟
محمدعلی حسیننژاد
این که با درجهبندی الف، ب و جیم بخواهیم درباره فیلمها تبعیض قائل شویم و کسانی که فیلمی مثل «رحمان ۱۴۰۰» را دوست دارند، نتوانند فیلم مورد علاقهشان را ببینند، کار درستی نیست. برای اینکه معضل فرهنگی ایجاد شده حل شود، نیاز به کاری داریم که شما اصطلاحا به آن فرهنگسازی میگویید. یعنی مخاطب را به مرحلهای برسانیم که خودش بداند کدام فیلم را باید ببیند و کدام کارها برایش مناسب نیستند.
حسن خجسته
من فکر میکنم انجام این کار لاجرم است و این درجهبندی باید اتفاق بیفتد. این ضعف بزرگی است که ما در ایران چنین چیزی نداریم. البته شاید همین حالا هم اقداماتی شده ولی به مرحله عمل نرسیده است.
حسین کرمی
بله، من کاملا موافق این کار هستم و تصورم این است که اگر این طبقهبندی اتفاق بیفتد، بخشی از نگرانیهایی که درمورد اعطای پروانه نمایش وجود دارند هم کم میشود؛ چون بالاخره با گریدی که به هر فیلم داده میشود، در یک چارچوبی با مخاطب درباره محتوا و کیفیت آن هم توافق شده است و انگار به مخاطب گفته میشود که توقعش را در زمینههای مختلف از هر فیلم در چه حدی ببیند و بعد که با فیلم مواجه شد، با واقعیتی که درتصورش نمیگنجیده است، روبهرو نشود.
آیا درجهبندی کیفی فیلمها نمیتواند مانع از این شود که «رحمان ۱۴۰۰» چنین اکران گستردهای داشته باشد؟
حسن خجسته
اگر درجهبندی کیفی وجود داشت، این فیلم قطعا از یک سری سینماهای پردیس و درجه یک محروم بود و نمیتوانست اینچنین فروش گستردهای داشته باشد. حتی مدت زمان اکران این فیلم هم با توجه به ردهبندی کیفی آن میتوانست محدود شود.
حسین کرمی
فکر نمیکنم در فضای فرهنگی اجتماعی امروز ما درجهبندی کیفی چنین کارکردی داشته باشد و بتواند باعث شود مخاطب برگردد و نگاهش را نسبت به چنین آثاری اصلاح کند. بخشی از استقبال نسبت به فیلمهایی از این دست، به فضای روانی جامعه برمیگردد نه کیفیت فیلمها. البته میشد از این طریق مختصاتی ایجاد شود که شرایط سختی را برای اکران این نوع فیلمها به وجود بیاورد و بهعبارتی شرایطی معقولتر و هدفمندتر. قیدگذاری کیفی و سنی روی فیلمها در تمام دنیا وجود دارد و این، هم به مخاطب جهت میدهد و هم بهلحاظ فصل اکران و تعداد سالنهای نمایش و نوع تبلیغات یک فیلم، روی میزان دیدهشدن آن موثر است. با اینحال، اقبال به این نوع فیلمها، اقبال نسبت به محتوایشان نیست؛ بلکه یک واکنش به شرایط حال حاضر جامعه است.
محمدعلی حسیننژاد
مطرحشدن فیلمهایی مثل «رحمان ۱۴۰۰» و فضای جوک و لطیفهای آنها (حالا از هر نوع!) مقداری به فضای فرهنگی و رسانهای کشور برمیگردد و در این موضوع سینما بهتنهایی موثر نیست. برنامههای تلویزیونی، برنامههای خصوصی که به اشکال مختلف در فضاهای رسمی و مجازی منتشر میشوند و همه چیزهای دیگر با هم در بهوجود آمدن چنین وضعی عمل کردهاند. اگر فقط سینما را محدود کنند، درحالی که جو جامعه در حوزههای دیگر هنوز اصلاح نشده، این کار چندان موثر نخواهد بود. با اینکه «رحمان ۱۴۰۰» نسبت به فیلمهای دیگر بیشتر فروخته، اما در مقایسه با جمعیت جامعه، مخاطبان این فیلم زیاد نیستند. سینما آنقدر مخاطب ندارد که اگر کسی نگرانیای کلی درباره فرهنگ کشور دارد، با کنترل آن بتواند کلیت وضع را هدایت کند. محدودیت اکران برای فیلمهایی که درجهبندی کیفی پایینی دارند، ضرورتا باعث نمیشود که علاقهمندان این نوع آثار مثلا بروند و «تختی» را ببینند. مهم این است که الان شرایط خاصی ایجاد شده و در آن شرایط فیلمی مثل «تختی» مخاطبان خودش را هم نتوانسته جذب کند.
با درجهبندی سنی فیلمها هم موافق هستید؟
محمدعلی حسیننژاد
یکی از راههای راهنمایی مخاطبان برای انتخاب فیلمی که مناسب تماشای آنها باشد، درجهبندی سنی آنهاست و اگر درجهبندی برای آگاه ساختن مخاطب از کم و کیف فیلمها باشد، چیز خوبی است اما فقط درجهبندی سنی کفایت نمیکند و کار اطلاعرسانی درست برای اینکه مردم این درجهبندیها را بشناسند و به آن اعتماد کنند هم لازم است. کار درجهبندی بهتنهایی و در کوتاهمدت نمیتواند مشکل ما را حل کند.
حسن خجسته
این موضوع را تمام دنیا در سینماهایشان دارند و چیزی کاملا منطقی است. اما چنین چیزی برای کنترل اوضاع فرهنگی کفایت نمیکند. ردهبندی کیفی یک کارکردی دارد و ردهبندی سنی کارکردی دیگر. البته ممکن است ترکیبی از اینها بتواند نتیجه بهتری دهد. مجموع این ریلگذاریها باید طوری باشد که هم سرگرمی مردم تامین شود و سینما بتواند طنزی بسازد که مخاطب را با خودش بکشاند و هم اینکه خلاف هنجارهای اخلاقی حرکت نکند و چیزهایی که مربوط به خلوت هستند به جلوت نیایند.
حسین کرمی
بله، موافقم. درجهبندی الان هم هست. مثلا در سال ۱۳۹۷ حدود ۶، هفت فیلم با درجهبندی سنی مجوز نمایش گرفتند. تعمیم این نوع درجهبندی به فیلمهایی که مستقیما برای گیشه ساخته شدهاند هم در سال گذشته وجود داشت اما اینکه فیلمی مثل «رحمان ۱۴۰۰» چطور مشمول این قاعده نشد، چیزی است که من نمیدانم چون در جلسه مربوط به آن حضور نداشتم.
آیا شما خودتان بههمراه خانواده حاضر هستید فیلم«رحمان ۱۴۰۰» را ببینید؟
محمدعلی حسیننژاد
من سعی کردم روی خانوادهام طوری کار کنم که خودشان نروند فیلمی مثل «رحمان ۱۴۰۰» را ببینند. آنها قبل از اینکه بروند فیلمی را ببینند، بررسی میکنند که با چه نوع فیلمی طرف هستند. فلذا نمیروند مخاطب چنین کاری قرار گیرند. آنها حتی اگر بهطور اتفاقی بروند این فیلم را تماشا کنند، وسط نمایش آن بلند میشوند و از سالن بیرون میآیند. من میگویم باید تمام مخاطبان سینما را به این وضع رساند و خانواده ایرانی بهجایی برسد که کسی به او نگوید برای تماشای فلان فیلم برو یا نرو؛ بلکه طوری باید روی فرهنگ خانواده کار کرد که خودش تشخیص دهد برود یا نه. البته این در جامعه ما فراگیر نیست اما باید همه را بهجایی برسانیم که قوه تشخیص داشته باشند و تحتتاثیر چیزی مخرب قرار نگیرند و آن را پس بزنند. من خودم امیدی به سیستمهای فرهنگیمان ندارم و برای همین، طوری زمینهسازی کردهام که مثلا اگر دوستان پسر من بگویند بیا برویم و این فیلم را ببینیم، خودش بگوید من نمیآیم چون فیلم بدی است.
حسن خجسته
من توصیه نمیکنم. این فیلم یک سری جنبههای سرگرمکننده دارد اما ممکن است آثار خوبی نداشته باشد. ردهبندی کیفی به همین وجوه توجه دارد.
حسین کرمی
من این فیلم را بههمراه خانواده نمیبینم و به دوستان و نزدیکانم آن را توصیه نمیکنم. شاید خودم هم اگر در نشست مربوط به پروانه نمایش نبودم، نمینشستم تا این فیلم را بهعنوان اثری که واجد ارزشهای سینمایی باشد ببینم.
منبع: فرهیختگان